راننده هوي..! يابو...!
مسافر1 ...
راننده تصديق شده خروس قندي! شاششون كف نكرده صدتومن ميدن يكي ميخرن!
مسافر1 ...
راننده بد ميگم آقا؟
مسافر1 نه!
راننده والله... زدن يكيو هم كشتن، كَك خايهشون رو نميگزه! پول تو جيبيشون ديهي يه مسلمونه...
مسافر1 بله!
راننده من يه نوه دارم، شيش سالشه...
مسافر1 خدا حفظش كنه!
راننده خدا بچههاي شما رو هم واست نيگر داره... بچه نيست، تخمِسگه! يهذره زبونش هفت محله رو جارو ميكنه! از بس كه ليلي به لالاش ميذارن. باباش از بيكفني زندهست، ولي پنجهزار تومن پنجهزار تومن ميده واسه تولهش اسمالتيزِ خارجي ميخره! مگه ديگه فردا روز ميتونه بهش بگه بالا چِشِت ابروئه؟
مسافر1 عجب!
راننده بله... هنوز دولِش دودول نشده ميگه بابابزرگ كي برام ماشين ميخري؟ هه هه هه! به باباش ميگم بفرما تحويل بگير، شازدهت ماشين ميخواد!
مسافر2 هُهاهون...
راننده (ميايستد) كجا گفت؟
مسافر1 متوجه نشدم...
راننده نيگا كن تو رو ابوالفضل... انگار تو شانزهليزه قدم ميزنه.... زورش مياد تن لَشِشو تِكون بده نكبت... كجا فرمودي قربون؟!
مسافر2 خراسون.
راننده دربستي ميخواي بري؟
مسافر2 مگه مسيرتون نميخوره؟
راننده از اينجا كسي خراسون نميره... چهار بده ببرمت...
مسافر2 مسير هرروزمه آقا...
راننده پس واسّا تا زير پات علف درآد! (ميراند) عجب ملتي شدن اين مردم؛ تا دسته بهشون فرو كردن صداشون درنميآد، فقط زبونشون واسه راننده تاكسيا درازه! بد ميگم آقا؟
مسافر1 نه!
راننده تقصيرِ دولته آقا! يارو مليارد مليارد از بانك وام گرفته در رفته، يه كُپي از خايهش نگرفتن! حالا ما اگه پنجاهتومن كرايه بيشتر از مسافر بگيريم به صُلّابهمون ميكشن! اين رايانهها هم كه شد قوزِ بالا قوز. مگه من روزي چقد مَداخِلَمه كه حالا بنزين هشتصدتومني هم بايد بزنم؟ هرچي هم جون بكنم، بخيه به آبدوغ زدنه! بيراه ميگم آقا؟
مسافر1 نه!
راننده هرچي ميكشيم از دستِ اون خدابيامرزِ خاكبرسره! ننهمرده بيخود نبود وقتي داشت ميرفت گريه ميكرد، مردم فكر ميكردن بهحال خودش گريه ميكنه، نگو فَلَكزده بهحال اين ملت گريه ميكرد كه اقبالشون افتاد تو بُرجِ ريق... حقمونه! بلانسبت شما ما ايرانيا خيلي مردمِ عوضياي هستيم! نيستيم آقا؟
مسافر1 چي بگم...؟
راننده ايراني استادِ دودوزهبازيه! همش فكرِ اينه كه چطوري ميتونه بقيهرو بچاپه! خودمون خرابيم آقا، از ماست كه بر ماست! بيا... ببين چهجوري خودشو درست كرده! استغفرالله! آخه زني كه پالونش كج نباشه، خودشو اين ريختي ميكنه؟ اونوقت همينا ميريزن تو خيابون كف و سوت ميزنن... مگه اون روزِ عاشورا نبود؟ قربونِ امام حسين برم! ديدي چه رقص و آوازي تو خيابون راه انداختن آقا؟!
مسافر1 بله...!
راننده كار و كاسبي مارو هم كساد كردن... البته اينا تقصير ندارن كه! جوونا بيكارن، تفريح ندارن، ميريزن تو خيابون! هم فاله هم تموشا! دولت هم چيكار كنه بيچاره؟ نميتونه واسّه نيگا كنه، ميزنه لت و پارشون ميكنه! رحم و مروّت كه ندارن! ديدين اين فيلميو كه تو موبايلا دراومده بود؟ چهجوري با ماشين از رو بچهي مردم رد شدن؟ اللهاكبر! دورهي آخرالزمونه! خدا خودش عاقبتمونو بهخير كنه! هر روز يه چيز جديد درميارن! رايانه...! هشتاد هزارتومن ريختن، تا خايه بِهِمون فُرو...
مسافر1 آقا من همين بغل پياده ميشم.
راننده كجا ميخواي بري؟
مسافر1 ميدون خراسون.
راننده بشين ميبرمت.
مسافر1 آخه... دربست نميخوام برم ها!
راننده بشين آقا، مسيرمه! ميرسونمت!
مسافر1 ممنون! من الان يادم اومد اول بايد برم بهارستان...
راننده ميرسونمت آقا...
مسافر1 نميخوام آقا! ميخوام همينجا پياده شم! بفرما، اينم كرايهتون!
راننده چرا يهو گُهمرغي شدي آقا؟ بد ميكنم ميخوام برسونمت؟
مسافر1 ولم كن آقا! بزن كنار من پياده شم! خودم هزارتا بدبختي دارم شما هم مُخمو خوردي! بزن كنار آقا!
راننده (ميايستد) بفرما، خوش اومدي! نوبرشو آورده!
مسافر1 (در را ميكوبد) اَه...
راننده درو يواش ببند آقا... مرتيكهي چلغوز، ديوونه بود! عجب ملت گُهي شدن ها! ما ايرانيا آدم نميشيم...! باقيِ كرايهشم نگرفت! با اون سيبيلاش!
مهدي شفيعي زرگر